در ابتدای ورود تولیت آستان قدس رضوی یکی از دختران خردسال مؤسسه به پیشواز میهمانان میرود و ضمن عرض سلام و خوشامدگویی، از روی برگهای که در دست دارد شعری برای خوشامدگویی به میهمانان میخواند.
حس زندگی در کانون خانواده
علیرضا بخشیزاده در کنار همسرش، سرپرستی خیریه عدالت گستر بهارستان را برعهده دارد. او پس از خوشامدگویی و آداب میزبانی، مجموعه را به میهمانانش معرفی میکند:۱۵ سال از تأسیس این مؤسسه و دو مرکز دخترانه «گل نرگس» و پسرانه «بوستان مهدی» میگذرد. در حال حاضر، ۲۰ دختر و ۱۳ پسر در رده سنی ۷ تا ۱۵ سال تحت سرپرستی این مجموعه هستند. ما سعی کردهایم ضمن پرورش و تربیت شایسته فرزندانمان در محیط خیریه، زمینه بهبود شرایط زندگی آنها را در کنار خانوادههایشان فراهم کنیم. خدا را شکر در این مدت، ۲۰ کودک به دامان خانوادههایشان برگشتهاند و دو دختر را هم بهتازگی به خانه بخت فرستادیم. همه تلاش من و مربیان بر این است که بچهها در کنار ما احساس زندگی در یک خانواده را تجربه کنند. ما، نه در جایگاه مسئول، که در نقش پدر و مادر آنها انجام وظیفه میکنیم و گاهی بیشتر از فرزند خودمان به آنها رسیدگی میکنیم تا از همه لحاظ چه تحصیلی، چه تفریحی و هر نوع نیاز معمول زندگی، تأمین باشند. به حول و قوه الهی، رزق و روزی این بچهها هم چندین برابر فرزند واقعی ماست. در کنار این بچهها، ۳۵۰ نفر از بانوان سرپرست خانوار ساکن منطقه سیدی، مددجوی این مرکز هستند که به کمک نیکوکاران زیر پوشش خدمات معیشتی مجموعه قرار گرفتهاند.
به حضور شما دلگرمیم
وی اضافه میکند: برای رشد ابعاد معنوی بچههایمان در کنار انتقال مفاهیم اعتقادی از طریق مربیان و با رعایت موارد بهداشتی، هر هفته یکبار، پنجشنبهها یا جمعهها حرم مطهر رضوی مشرف میشویم و در فضای باز صحنها با قرائت جمعی دعا و توسل، زیارت میکنیم. در مناسبتها و نیز هفتهای یکبار، روحانی مجموعه درخصوص فرهنگ مذهبی و احکام متناسب با سن بچهها صحبت میکند.
بخشیزاده ضمن قدردانی از حضور خادمان بارگاه منور رضوی در این خیریه، آن را موجب قوت قلب خود و مربیان عنوان و اضافه میکند: این نوع بازدید و گفتوگوها ضمن طرح مسائل و تشریک مساعی، موجب دلگرمی ما میشود. ما احساس میکنیم بیرون از این مجموعه، هستند کسانی که به کار و خدمات ما اهمیت میدهند.
شکرگزار نعمت سرپرستی از فرزندان شهر امام رضا(ع) باشید
پس از میزبان، حجتالاسلام والمسلمین مروی چند دقیقهای خطاب به مربیان و بچهها سخن میگوید: امروز برای دیدار و احوالپرسی با شما دخترها و پسرهای عزیزم و عرض خداقوت خدمت مسئولان محترم این خیریه به دیدن شما آمدیم که با تأسیس این مجموعه، بانی خیر شدید. این توفیقی است که خدا نصیب ما کرده تا در جمع نورانی شما فرزندان عزیز حضور پیدا کنیم.
شما مسئولان این مجموعه هم خدا را برای نعمت نگهداری از جمعی از فرزندان این شهر شکرگزار باشید. این نعمت از لطف و محبت خداست که سرپرستی کودکان و نوجوانان عزیز ما را برعهده دارید و فرصت دارید همه نیازهای آنها را برآورده کنید.
دختران و پسران عزیز ساکن مجموعه هم بدانند افرادی دلسوز و با ایمان و معتقد از شما نگهداری میکنند که عمر و زندگیشان را صرف خوب بزرگ کردن شما میکنند و این جای شکر دارد.
بهترین تشکر، درس خواندن است
حجتالاسلام مروی اضافه میکند: خوب درس بخوانید و باسواد شوید. برای رشد و ترقی خود و جامعه، تحصیل کنید تا به کمالات برسید.
از زندگی خوب و ساختن آینده خود ناامید نشوید. با نگاه کردن به زندگی دیگران و مقایسه شرایط خود با آنها، دچار سرخوردگی نشوید.
به سعادت و خوشبختی و آینده خوب امیدوار باشید. چون سر رشته همه امور به دست خداست. خدا همه بندگانش را دوست دارد و از پدر و مادر به انسان نزدیکتر و مهربانتر است، پس به او امیدوار باشید.
وی پاک بودن، اخلاق خوب و حفظ ارتباط با خدا را شروط یاری خدا در زندگی برشمرد و ادامه داد: از همین دوران نوجوانی، پاکی و معصومیت قلب خودتان را با نماز خواندن و یاد خدا حفظ کنید. هر چه از باور و اعتقاد در این دوران در وجود خود پرورش دهید، با شما بزرگ میشود. بزرگترین و بهترین کس همه ما، خدای متعال است.
همه ما، ساکن شهر امام رضا(ع)، امام مهربان هستیم. شهر مشهد متعلق به این امام بزرگوار است.
همیشه به این وجود مقدس، مرتبط و متوسل باشید، چون هر زمان و در هر مکانی درددل شما را میشنوند. ایشان ضمن توجه به همه متوسلین، به همسایه خود بیشتر از دیگران توجه دارند. از محضر این امام مهر و رأفت، آرزوی خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی برای تکتک شما عزیزانم و خدمتگزاران شما دارم.
تحفهای از حضرت خورشید
با ختم صلوات دسته جمعی بچه ها و بزرگترها، وقت تقدیم هدایا میرسد. یک به یک نام بچهها را میخوانند و هر یک جلو میآیند و هدیه خود را از دست تولیت آستان قدس دریافت میکنند. برخورد گرم تولیت آستان قدس با کودکان، ما را به یاد فرازی از بیانات وی در دیدار با خادمان حضرت رضا(ع) میاندازد که تأکید میکرد: با الگو گرفتن از سیره معصومین(ع)، زمان مواجهه با فرودستان، طوری برخورد نکنید که آنها احساس کوچکی و حقارت کنند. اگر هدیهای میدهید، توفیق الهی است که نصیب شما شده و آنها واسطه دریافت این فیض هستند. پس، با زبان عذرخواهی و تشکر سخن بگویید و مایه عزتمندی و آبروی دستگاه حضرت رضا(ع) شوید.
روی بستههای هدایا، دو بیت شعر گویای همه حرفهاست:
حرم دوست از امید پر است/ یعنی از هر چه ندارید پر است... دل پر از روح مسیحایی اوست/ دست از تحفه خورشید پر است
به گرمی لطف پدر
تعدادی از دخترها، یک برگه شبیه گواهینامه در دست دارند. وقتی موضوع را جویا میشویم، یکی از آنها با ذوق و شوق میگوید: «حکم قهرمانی در مسابقات علمی یا رقابتهای ورزشی است. آوردهایم به حاج آقای مروی نشان دهیم، ببینند که ما چه همه مدال و عنوان کسب کردهایم».
پریا صاحب دو مدال برنز کاراته است، مریم و محدثه مدال طلای ژیمناستیک را در وزن خود کسب کردهاند و مهدیه در رشته روباتیک استان مدالآور شده... مثل همه دخترها که دوست دارند موفقیتهای خود را به پدر نشان دهند و مورد تشویق و لطف و محبت قرار گیرند، با کارنامه موفقیتهایشان منتظر نشستند تا نامشان را صدا بزنند و کلمات دلگرمکننده پدر معنویشان را بشنوند.
پس از تقسیم هدایا، بین بچهها میرویم و از دختری که مسئول هدایت کوچکترهاست میپرسم، کدام حرف حاج آقای مروی به یادت مانده؟ جواب میدهد: آنجایی که گفتند، خوب درس بخوانیم. آخه، من خوب درس میخوانم و آرزو دارم در آینده پزشک موفقی شوم.
در این میان، توجهمان را یکی از کوچکترین اعضای این خانواده با برگهای نقاشی پر از اشکال و کلمات نامفهوم در دستش جلب میکند. پرنیان میگوید: «این نامه من به امام رضا(ع) است. آرزویم را رویش نوشتم. میخواهم به حاج آقای مروی بدهم برای امام رضا(ع) ببرد». میپرسم، حالا از آقا چه میخواهی؟ جواب میدهد: «دوچرخه و عروسک خرسی».
عرض نامهها و دغدغهها
در فرصت سرکشی حجتالاسلام والمسلمین مروی از فضای مسکونی و امکانات خانه نرگس، یکی از مربیان از روی دلسوزی، مشکلات فرزندانش را با تولیت آستان قدس درمیان میگذارد: الناز و آینار، دو خواهر دو قلوی ۱۰ ساله ما هستند که به خاطر نوعی بیماری ژنتیکی توان راه رفتن ندارند و نیاز به رسیدگی بیشتر دارند. یکی از بچهها، شناسنامه ندارد و نیاز است از مسیر اداری کمک شود تا مدارک هویتی بگیرد و... .
اما پس از بیان دغدغهها، یکی از دخترها جلو میآید و تعدادی کاغذ رنگی را دست تولیت میدهد و میگوید: «اینها دلنوشتههای بچهها برای امام هشتم هستند». نامههایشان مثل نامه پرنیان، بیشتر شبیه نقاشی به نظر میرسد که تصویری از آرزوهایشان را روی آن کشیدهاند. اما امام مهربان شهر بهشت، معنی همه خط و خطوط و حرفِ دل همه نامهها را میداند و به وسع کرمش جواب میدهد.
نظر شما